kdlhkdlh، تا این لحظه: 19 سال و 4 ماه و 24 روز سن داره

خاطرات زندگی نیما

بدون عنوان

1392/10/25 12:12
نویسنده : نیما
170 بازدید
اشتراک گذاری

دیروز  ورزش داشتیم  ، معلم ورزشمون اسمای کسانی که انتخاب  شدن برای مسابقه فوتبال برای ده فجرو اعلام کرد ،

اسم  منهم تو لیست بودخیلی خوشحال شدم.

دیروز  بعد ازمدتی خانه مامان جون رفتیم خیلی خسته بیحال بودم ،دایی حسینهم اونجابودیگانه رو اورده بودنددکتر

کمی بانقاشی کشیدن مشغول شدم  اما واقعا حوصله ام سر رفته بود ، من از کلاس زبان به خانه مامان جون رفتم فراموش

کردم که کتاب داستانی که ازمدرسه گرفته بودم  ،باید خلاصه میکردم  خیلی ناراحت بودم همش فکر میکردم نمی رسمکهانجام بدهم .

انروز عمه اعظم برام برجسب بن 10خرید من خوشم  امد وجسبوندم به کیف تبلتم خوشگل شده. از عمه ممنونم.

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)